در تشخیص و شناخت مشکلات کسبوکار، مدلهای مختلفی وجود دارد که هرکدام با رویکردی خاص به تحلیل مسائل میپردازند. در این مطلب از سایت مژر به معرفی مدلهای شناخت، ارزیابی و مدیریت کسبوکار به همراه توضیحات مختصر هرکدام پرداختهایم:
1. مدل SWOT (تحلیل سوات)
این مدل به بررسی نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (Weaknesses)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) میپردازد. با این تحلیل، سازمانها میتوانند عوامل داخلی و خارجی موثر بر عملکرد خود را شناسایی و اولویتبندی کنند.
2. مدل Porter’s Five Forces (پنج نیروی رقابتی پورتر)
این مدل برای شناسایی رقابت در یک صنعت به کار میرود و بر پنج عامل شامل رقابت داخلی (Industry Rivalry)، تهدید ورود تازهواردها (Threat of New Entrants)، قدرت تامینکنندگان (Supplier Power)، قدرت خریداران (Buyer Power) و تهدید محصولات جایگزین (Threat of Substitutes) تمرکز دارد.
این مدلها ابزارهای قدرتمندی برای شناسایی و تحلیل مشکلات کسبوکار هستند و میتوانند به تصمیمگیری بهتر و بهبود عملکرد سازمان کمک کنند.
3. مدل Business Model Canvas (بوم مدل کسبوکار)
این ابزار برای ارزیابی و بررسی ساختار مدل کسبوکار استفاده میشود. بخشهای اصلی شامل پیشنهاد ارزش (Value Proposition)، مشتریان (Customers)، و منابع کلیدی (Key Resources) به شناسایی ضعفها و فرصتهای مدل کمک میکند.
4. مدل PESTLE Analysis (تحلیل پستل)
این مدل با بررسی عوامل سیاسی (Political)، اقتصادی (Economic)، اجتماعی (Social)، فناوری (Technological)، قانونی (Legal) و محیطی (Environmental) به درک اثرات محیطی و بازار کمک میکند.
5. مدل McKinsey 7S Framework (چارچوب 7S مککینزی)
این مدل بر هفت عنصر اصلی سازمان شامل استراتژی (Strategy)، ساختار (Structure)، سیستمها (Systems)، سبک (Style)، کارکنان (Staff)، مهارتها (Skills) و ارزشهای مشترک (Shared Values) تمرکز دارد تا هماهنگی بین بخشهای مختلف سازمان بررسی شود.
6. مدل Gap Analysis (تحلیل شکاف)
این مدل تفاوت میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را شناسایی میکند. با استفاده از آن میتوان فاصله بین اهداف استراتژیک و عملکرد فعلی سازمان را تحلیل کرد و برنامهای برای بهبود تدوین کرد.
7. مدل ADKAR (مدل ادکار)
این مدل برای مدیریت تغییر طراحی شده و شامل پنج مرحله است: آگاهی (Awareness)، تمایل (Desire)، دانش (Knowledge)، توانایی (Ability)، و تقویت (Reinforcement). این مراحل به سازمانها کمک میکند تا تغییرات را با موفقیت برنامهریزی و اجرا کنند و رفتارهای جدید را پایدار سازند.
8. مدل Bridges Transition (مدل گذار بریجز)
این مدل بر جنبههای انسانی تغییر تمرکز دارد و تغییر را به سه مرحله تقسیم میکند: پایان دادن به گذشته (Ending)، منطقه خنثی (Neutral Zone)، و شروع جدید (New Beginning). این مدل به سازمانها کمک میکند تا با کاهش مقاومت کارکنان، تغییرات را بهتر مدیریت کنند.
9. مدل Kotter's Eight-Step Change (مدل هشتمرحلهای تغییر کاتر)
این مدل یک فرآیند گامبهگام برای مدیریت تغییرات سازمانی است که شامل: ایجاد ضرورت تغییر (Creating Urgency)، تشکیل تیم راهبر (Building a Guiding Team)، ایجاد چشمانداز (Developing Vision)، و اجرای تغییرات پایدار (Anchoring Change) میشود. این مدل تغییرات را در سطح استراتژیک سازمان تسهیل میکند.
10. مدل Kubler-Ross Change Curve (منحنی تغییر کوبلر-راس)
این مدل رفتارهای انسانی در مواجهه با تغییر را در پنج مرحله توضیح میدهد: انکار (Denial)، خشم (Anger)، چانهزنی (Bargaining)، افسردگی (Depression) و پذیرش (Acceptance). این مدل به درک واکنشهای احساسی کارکنان به تغییر کمک میکند.
11. مدل Lewin's Change Management (مدل تغییر لوین)
این مدل شامل سه مرحله است: ذوب کردن (Unfreeze)، تغییر دادن (Change) و فریز مجدد (Refreeze). این مدل ساده و موثر برای آمادهسازی سازمان، اجرای تغییر، و تثبیت آن در فرهنگ سازمانی استفاده میشود.
12. مدل PDCA (برنامهریزی، اجرا، بررسی، عمل)
این مدل چرخهای برای بهبود مستمر است که شامل چهار مرحله است: برنامهریزی (Plan)، اجرا (Do)، بررسی (Check) و عمل (Act). PDCA برای حل مسائل، بهبود فرآیندها، و تضمین نتایج بهتر در طول زمان به کار میرود.
13. مدل Brainstorming (طوفان فکری)
روشی خلاقانه برای تولید ایدههای جدید و حل مسائل است که در جلسات گروهی یا انفرادی برگزار میشود. این روش بر جمعآوری ایدهها بدون قضاوت اولیه تمرکز دارد تا طیف وسیعی از راهحلهای ممکن ایجاد شود و سپس ایدهها اولویتبندی یا بررسی میشوند.
14. مدل MOST Analysis (تحلیل MOST)
یک چارچوب استراتژیک است که چهار عنصر اصلی را بررسی میکند:
- Mission (ماموریت): هدف کلی کسبوکار.
- Objectives (اهداف): دستاوردهای خاصی که باید برای تحقق ماموریت حاصل شوند.
- Strategy (استراتژی): برنامههایی برای دستیابی به اهداف.
- Tactics (تاکتیکها): اقدامات عملی برای اجرای استراتژی.
این تحلیل برای تطبیق مأموریت، اهداف، استراتژیها و تاکتیکها استفاده میشود.
15. مدل CATWOE Analysis (تحلیل CATWOE)
یک ابزار برای تحلیل مسائل پیچیده در سیستمها و فرآیندهای کسبوکار است که شامل شش مؤلفه میباشد:
- Customers (مشتریان): چه کسانی تحت تأثیر نتایج هستند؟
- Actors (عاملان): چه کسانی فرآیند را اجرا میکنند؟
- Transformation (تغییر): چه تغییری در فرآیند یا سیستم رخ میدهد؟
- Worldview (دیدگاه جهانی): چشمانداز کلان و چرایی اهمیت آن.
- Owners (مالکان): چه کسانی اختیار تغییر دارند؟
- Environmental constraints (محدودیتهای محیطی): چه عواملی میتوانند بر تغییر تأثیر بگذارند؟
16. مدل User Stories (داستانهای کاربر)
یک ابزار چابک برای توصیف نیازمندیهای کاربر از دیدگاه او است. هر داستان معمولاً شامل این قالب است:
“بهعنوان یک [کاربر/نقش]، میخواهم [عملکرد موردنظر] تا بتوانم [هدف/ارزش].”
این روش به تیمها کمک میکند تا نیازهای کاربران را بهتر درک کرده و محصولات و خدمات مرتبطتری ارائه دهند.
17. مدل Use Case Modelling (مدلسازی موارد استفاده)
روشی برای تعریف تعامل بین کاربران (بازیگران) و سیستم است. هر Use Case (مورد استفاده) توصیف میکند که چگونه کاربر با سیستم تعامل دارد تا به یک هدف خاص برسد. این مدل برای طراحی سیستمها، نرمافزارها و فرآیندها استفاده میشود و معمولاً شامل دیاگرامها و توضیحات متنی است.